ای مرد! یار بوده ام و یاورت شدم


شیرین نگار بوده و شیرین ترت شدم

بی من نبود اوج فلک سینه سای تو


پرواز پیش گیر که بال و پرت شدم

یک عمر همسر تو شدم، لیک در مجاز؛


اینکه حقیقت است اگر همسرت شدم

هم دوش نیز هستم و هم گام و هم طریق


تنها گمان مدار که هم بسترت شدم

بی من ترا، قسم به خدا، زندگی نبود


جان عزیز بودم و در پیکرت شدم

یک دست بوده ای تو و یک دست بی صداست


دست دگر به پیکر نام آورت شدم

بیرون ز خانه، همره و همگام استوار


در خانه، غمگسار و نوازشگرت شدم

دیگر تو در مبارزه بی یار نیستی


یار ظریف و یاور سیمین برت شدم.